روزنامه نگاری برند چه فرقی با بازاریابی محتوا دارد؟

روزنامه نگاری برند چه فرقی با بازاریابی محتوا دارد؟

فهرست مطالب

در مقاله اولم در سئوموز شما را با روزنامه نگاری برند یا همان برند جورنالیسم آشنا کردم و از مفاهیم اولیه و منافعی که برای برندها ایجاد می‌کند نوشتم. اما هر کس که به تازگی با روزنامه نگاری برند آشنا می‌شود ممکن است آن را با بازاریابی محتوا اشتباه بگیرد و این طور تصور کند که روزنامه نگاری برند همان بازاریابی محتواست و فقط اسمش عوض شده.

البته این اشتباه چندان هم دور از ذهن نیست و هر کسی ممکن است همین تصور را در مورد روزنامه نگاری برند داشته باشد. مخصوصا حالا که اصطلاح روزنامه نگاری برند بین متخصصان بازاریابی و استراتژی محتوا و همین طور حرفه‌ای‌های روابط عمومی زیاد رد و بدل می‌شود، خیلی‌ها روزنامه نگاری برند را با بازاریابی محتوا یکسان می‌دانند.

با اینکه شاید در یک تعریف ساده بسیاری از ویژگی‌های بازاریابی محتوا با روزنامه نگاری برند یکسان باشد، اما وقتی وارد جزئیات بشوید متوجه تفاوت‌های روزنامه نگاری برند با بازاریابی محتوا خواهید شد.

چرا روزنامه نگاری برند را می‌توان از بازاریابی محتوا جدا دانست؟

در یک بیان ساده می‌توان گفت که تفاوت این دو در هدف‌شان است. هدف از روزنامه نگاری برند گزارش حقایق است بدون هیچ گونه تعصبی، در حالی که هدف از بازاریابی محتوا جلب توجه و رضایت مشتری‌های یک برند است.

توجه به همین تفاوت کلیدی بین این دو مفهوم بسیار ضروری و مهم است. روزنامه نگاری که برای یک برند به تبلیغ می‌پردازد یک روزنامه نگار برند نیست، بازاریاب محتوایی هم که هدفش تبلیغ برند نباشد بازاریاب محتوا نیست. این را مدیران برندها باید به خوبی بدانند چون ممکن است از یک روزنامه نگار توقع داشته باشند که وظایف یک بازاریاب محتوا را انجام دهد و یا از یک بازاریاب محتوا توقع داشته باشند که مثل یک روزنامه نگار برند کار کند.

روزنامه نگاری برند | سئوموز

به عنوان مثال وقتی یک روزنامه نگار برند زندگی یکی از کارمندان آن برند را به طور کاملا واقعی و بی طرف به تصویر می‌کشد، اصلا سعی ندارد که مخاطبان خود را راضی کند که از محصولات آن برند استفاده کنند یا از آن برند طرفداری کنند. هدف او این است که حقایق موجود در یک برند را به دیگران نشان دهد. این در حالی است که بازاریاب محتوا سعی دارد محتوایی تولید کند که مخاطب را به دنبال کردن و استفاده از محصولات آن برند جذب کند.

جالب اینکه برخی از برندها برای ساده‌تر کردن کار خود، تصمیم می‌گیرند که مسئولیت روزنامه نگاری برند خود را به بازاریابان محتوای خود بسپارند در حالی که این یک اشتباه بزرگ است چون اکثر بازاریابان محتوا با تکنیک‌های روزنامه نگاری برند آشنا نیستند و ممکن است نتایجی کاملا منفی برای برند ایجاد کنند.

کدام بهتر است؟ روزنامه نگاری برند یا بازاریابی محتوا؟

با اینکه بسیاری بر این عقیده‌اند که روزنامه نگاری برند نسخه غیر مستقیم بازاریابی محتوا هست و همان بازاریابی محتوا برای یک برند کفایت می‌کند، ولی از نظر من هر دو برای یک برند ضروری هستند چون هر کدام از این دو نتایج متفاوتی را به وجود می‌آورند که همگی برای یک برند واجب می‌باشند.

در حالی که بازاریابی محتوا می‌تواند به افزایش تعداد مشتری‌ها و همین طور افزایش فروش بیانجامد، ولی روزنامه نگاری برند هم می‌تواند به افزایش اعتماد عمومی در مورد آن برند منجر شود به طوری که همه آن برند را یک برند صادق خواهند دانست که فقط و فقط به نفع برند به تولید محتوا نمی‌پردازد و مخاطب و مردم را هم در نظر می‌گیرد.

برندهایی که از روزنامه نگاری برند استفاده می‌کنند با مشتری‌ها و مخاطبان خود رو راست هستند و با اینکه محتوای خوب و جالبی را با مخاطبان خود به اشتراک می‌گذارند، نشان می‌دهند که برای‌شان مهم نیست اگر یکی از مخاطبان‌شان با خواندن محتوایی که از طریق روزنامه نگاری برند تولید شده تبدیل به یکی از مشتری‌های‌شان شد. از این نظر برای برند همان رو راست بودن مهم است و جلب مشتری را به بازاریابان محتوای برند می‌سپارند.

4 دیدگاه
  1. سلام و خدا قوت ممنون واسه مطالب جدیدی که میذارید خیلی استفاده کردم ممنون. من یک طراحم و به برندینگ شدن برند ها و محصولات از جنبه بازاریابی نگاه نمی کنم من بررسی بسته بندی ها، لوگو ها و عواملی از این قبیل رو مطالعه می کنم. لطفا اگز واستون امکان داره مطالبی که فکر می کنید از این دید به من کمک می کنه رو واسم بفرستید.با سپاس فراوان
دیدگاه ها بسته شده اند.