مهم‌ترین بخش استراتژی بازاریابی محتوا

مهم‌ترین بخش استراتژی بازاریابی محتوا

فهرست مطالب

تقریبا ۲۰ سال از زمانی که بیل گیتس آن مقاله معروف را منتشر کرد می‌گذرد؛ مقاله‌ای با عنوان “محتوا پادشاه است” و البته قطعا هنوز هم محتوا پادشاه است.

حالا دیگر برای هر وب‌سایتی وبلاگ نویسی یک ضرورت استاندارد محسوب می‌شود آن هم به دو دلیل اصلی:

  1. موتورهای جست‌وجو عاشق وب‌سایت‌هایی هستند که محتوای تازه و جدید ارائه می‌دهند.
    رنکینگ خوب در کلمات کلیدی = ترافیک بیشتر
  2. محتوای بیشتر و بهتر = موقعیت‌های بیشتر برای جذب ترافیک

ما همه به دنبال ترافیک هستیم

ترافیک بیشتر یعنی مخاطب بیشتر برای محصولات، تبلیغات و خدمات – تمام آن مواردی که ما سعی می‌کنیم آنها را تبدیل به پول نقد کنیم. اما برای آن بخش از ترافیکی که به فروش ختم نمی‌شود، ما معمولا سعی می‌کنیم آنها را به عضویت در خبرنامه وبلاگ دعوت کنیم؛ خبرنامه‌ای که چندان اهمیتی به آن نمی‌دهیم.

همان‌طور که جولیا رابرتز در فیلم Pretty Women گفت: “یک اشتباه بزرگ. بزرگ. خیلی بزرگ.”

اشتباهی که با جدی نگرفتن خبرنامه وبلاگ خود مرتکب می‌شوید این است که یکی از مهم‌ترین بخش‌های یک استراتژی خوب برای بازاریابی محتوا را نادیده می‌گیرید و آن بخش چیزی نیست جز برقراری ارتباط.

بگذارید توضیح دهم که اگر بخواهید در طولانی مدت درآمد بیشتری داشته باشید چرا برقراری ارتباط با مخاطبان وبلاگ‌تان و به دست آوردن اعتبار در موضوع محتوایی که تولید می‌کنید بسیار مهم است، و اینکه خبرنامه وبلاگ‌تان چطور می‌تواند در این راه به شما کمک کند.

استراتژی بازاریابی محتوا

سناریوی اول

شما در یک فروشگاه کفش‌های ورزشی هستید و می‌خواهید برای تمرین بسکتبال برای خودتان یک جفت کفش ورزشی خوب خریداری کنید. سخت مشغول نگاه کردن به مدل‌های مختلف کفش‌ها هستید که ناگهان یک نفر که تا به حال او را ندیده‌اید و او را نمی‌شناسید وارد فروشگاه می‌شود و به شما نزدیک می‌شود و شروع می‌کند به توضیح دادن به اینکه به نظر او شما باید کدام کفش را بخرید. نیمی از شما به حرف‌های او گوش می‌کند و سعی می‌کند توصیه‌های او را در نظر بگیرد و نیمی دیگر از شما هم آرزو می‌کند این شخص شما را تنها بگذارد و اجازه بدهد شما خودتان کفش مناسب را انتخاب کنید.

بالاخره یک جفت کفش ورزشی می‌خرید که با توجه به تحقیقات‌تان از آن راضی هستید، ولی از آنجایی که به اندازه کافی تجربه ندارید هنوز مطمئن نیستید که آیا بهترین کفش را انتحاب کرده‌اید یا نه.

وقتی دارید از فروشگاه بیرون می‌روید، همان شخصی که شما را راهنمایی می‌کرد یک بلیط از سمینار خودش را به شما می‌دهد؛ سمیناری که در آن قرار است در مورد فوت و فن‌های بسکتبال با علاقه‌مندان صحبت کند. شما پیشنهاد او را رد می‌کنید و ترجیح می‌دهید از آموزش‌های رایگان اینترنتی برای یاد گرفتن فوت و فن‌های بسکتبال استفاده کنید چون هنوز به این شخص اطمینان ندارید.

سناریوی دوم

شما در یک فروشگاه کفش‌های ورزشی هستید و می‌خواهید برای تمرین بسکتبال برای خودتان یک جفت کفش ورزشی خوب خریداری کنید. سخت مشغول نگاه کردن به مدل‌های مختلف کفش‌ها هستید که ناگهان یکی از بسکتابالیست‌های معروف وارد فروشگاه می‌شود و با دلیل و توضیح منطقی به شما یک جفت از کفش‌های فروشگاه را پیشنهاد می‌کند. شما هم بدون هیچ تردیدی همان کفش را می‌خرید.

وقتی دارید از فروشگاه بیرون می‌روید، همان بسکتبالیست معروف یک بلیط از سمینار خودش را به شما می‌دهد؛ سمیناری که در آن قرار است در مورد فوت و فن‌های بسکتبال با علاقه‌مندان صحبت کند. شما هم بی هیچ شکی بلیط کنفرانس را از او می‌خرید چون به حرف‌های او اطمینان دارید. این معجزه اعتبار است.

سناریوی سوم

شما در یک فروشگاه ماشین هستید و می‌خواهید برای خودتان یک خودروی جدید خریداری کنید. درست در همان زمانی که مشغول انتخاب یک ماشین هستید همان بسکتبالیست معروف سناریوی دوم وارد فروشگاه می‌شود و به شما یکی از ماشین‌های فروشگاه را پیشنهاد می‌دهد. شما که کاملا متعجب شده‌اید از خودتان می‌پرسید که چرا باید یک بسکتبالیست معروف به شما پیشنهاد بدهد که شما چه خودرویی را خریداری کنید. بعد از کمی تفکر به این نتیجه می‌رسید که بهتر است خودتان ماشین مورد نظرتان را انتخاب کنید و در این امر با خود فروشنده مشورت کنید.

چه چیزی سناریوی دوم را ایده‌آل می‌کند؟

جواب این سوال فقط در یک کلمه نهفته است: اعتماد.

  • اعتماد به اینکه شما در زمینه کاری خود به اندازه کافی اطلاعات دارید
  • اعتماد به اینکه توصیه‌های شما صحیح و بر اساس تجربه است
  • اعتماد به اینکه شما خیر مخاطبان و طرفداران خود را می‌خواهید
  • اعتماد به اینکه شما همیشه چیزی ارزشمند و مفید برای به اشتراک گذاری دارید

اعتبار داشتن هیچ ربطی به مشهور بودن ندارد (هر چند شهرت افزودنی خوبی برای اعتبار است). شما می‌توانید با به اشتراک گذاری دانش‌ خود اعتبار به دست بیاورید، و خبرنامه به شما کمک می‌کند که دقیقا همین کار را بکنید.

مهم‌ترین بخش استراتژی بازاریابی محتوا

اگر بتوانید اعتماد مخاطبان خود را جلب کنید، آنها شما را یک فرد معتبر در زمینه فعالیت‌تان به حساب می‌آورند و وقتی به خدمات شما احتیاج داشته باشند، احتمال اینکه این خدمات و محصولات را از شما خریداری کنند خیلی بیشتر می‌شود.

پس چطور می‌توانید از خبرنامه خود برای برقراری ارتباط بر اساس اعتبار استفاده کنید؟ راستی اگر هنوز با سیستم های ارسال ایمیل و خبرنامه آشنا نیستید میتونید مقاله ایمیل مارکتینگ و ارسال ایمیل انبوه و همچنین آموزش تصویری ارسال ایمیل انبوه در میل چیمپ رو حتما مطالعه کنید.

همه چیز با مغناطیس هدایت کننده شروع می‌شود

منظور از مغناطیس هدایت کننده، چیزی است که شما آن را به صورت رایگان و فقط در مقابل آدرس ایمیل افراد به آنها می‌دهید. این محصول رایگان می‌تواند یک کتاب الکترونیک، یک فایل پی دی اف یا چند پادکست آموزشی باشد – هر چه که بیشتر به درد مخاطب هدف شما بخورد بهتر است.

به محتوای وبلاگ خود یک باکس عضویت اضافه کنید و این مغناطیس هدایت کننده را در مقابل ایمیل آدرس بازدیدکننده‌ها به آنها پیشنهاد بدهید. این خیلی مهم است که شما مغناطیس‌(های) هدایت کننده وبلاگ خود را به دقت بررسی کنید تا مطمئن شوید که مخاطبان هدف شما جذب این مغناطیس‌ها بشوند. در مورد خبرنامه‌ها، کیفیت لیست اعضا از کمیت آن بسیار مهم‌تر است. مغناطیس هدایت کننده‌ای را پیشنهاد بدهید که برای بازدیدکننده‌های شما واقعا ارزشمند باشد و به دردشان بخورد.

ثابت قدم باشید

یک باور تجاری هست که می‌گوید اگر نتوانید در اولین برخورد یک قرارداد را ببندید، به طور میانگین حدود ۱۲ جلسه دیگر طول می‌کشد تا بتوانید با همان شخص همان قرارداد را ببندید. این جلسات می‌تواند شامل هر روشی بشود از صحبت کردن با تلفن گرفته تا ملاقات‌های حضوری تا حتی خواندن یک پست از وبلاگ شما.

هر چه مخاطب هدف‌تان بیشتر با شما برخورد داشته باشد و با شما در ارتباط باشد، شانس شما برای بستن قرارداد با او بیشتر و بیشتر می‌شود. چرا؟ چون او کم کم به شما به دید یک مرجع نگاه می‌کند نه یک فروشنده.

برای اینکه بتوانید میزان این برخوردها و ارتباطات را بیشتر کنید، باید کاری کنید که مخاطبان شما ایمیل‌های شما را بخوانند و آنها ایمیل‌های شما را نمی‌خوانند مگر اینکه بدانند چه زمانی باید منتظر ایمیل‌های شما باشند.

تا به حال به این فکر کرده‌اید که چرا برنامه‌های تلویزیونی همیشه در یک ساعت مشخص و در یک روز مشخص از هفته پخش می‌شوند؟ چون با این روش ما متوجه می‌شویم که چه زمانی باید منتظر قسمت بعدی سریال مورد علاقه خودمان باشیم. دیگر نیازی به حدس زمان زمان پخش سریال نیست و تماشای آن سریال دیگر به یکی از کارهای هفتگی افراد تبدیل می‌شود. ثابت قدم بودن نکته‌ای بسیار کلیدی است چون به مخاطبان شما می‌آموزد که چه زمانی باید منتظر ایمیل شما باشند.

اگر هنوز به صورت منظم خبرنامه ارسال نمی‌کنید، پیشنهاد می‌کنم هفته‌ای یک بار و در یک روز و زمان مشخص خبرنامه‌های خود را ارسال کنید.

قانون ۹۰/۱۰ را به خاطر داشته باشید

۹۰ درصد از محتوای خبرنامه شما باید روی ارائه مطالب ارزشمند تمرکز داشته باشد و ۱۰ درصد باقی مانده هم باید به فروش محصولات اختصاص داده شود.

اگر بخواهید از طریق خبرنامه محصولی را به مخاطبان خبرنامه خود بفروشید، اکثر اوقات مشتریان و مخاطبان خود را از دست خواهید داد. آنها کم کم از ایمیل‌های تبلیغاتی شما خسته می‌شوند و دیگر خبرنامه‌های شما را نمی‌خوانند و بعد از مدتی هم عضویت خودشان در خبرنامه شما را لغو می‌کنند.

شما باید به آنها دلیلی بدهید که خبرنامه‌های‌تان را دنبال کنند. برای همین بهتر است ۹۰ درصد از محتوای خبرنامه شما شامل مطالب کاربردی و مفید باشد؛ مطالبی که به نوعی به آنها کمک کند و در موضوع کاری شما راهنمای آنها باشد. با این کار آنها عاشق خبرنامه شما می‌شوند و کم کم محصولات شما را می‌خرند و خبرنامه‌های شما را هم به دوستان خود معرفی می‌کنند.

خبرنامه وبلاگ در واقع جایی است که شما باید در آن به صورت رایگان محتوایی مثل مطالب وبلاگ، نکات و ترفندها، پیشنهاد تخفیف برای محصولات و هر چیز دیگری که مخاطب را به سمت خودش جذب کند ارائه کنید.

چه بخواهید یک پست جدید در وبلاگ خودتان منتشر کنید و چه در حال تولید محتوای ویژه برای خبرنامه باشید، بهترین راه برای اینکه مخاطبان خبرنامه خود را سرگرم نگه دارید این است که تا جایی که می‌توانید در خبرنامه خود محتوای رایگان و مفید در اختیارشان قرار دهید. نگران این نباشید که تبلیغ محصولات خودتان در خبرنامه را به ۱۰ درصد کاهش می‌دهید، مطمئن باشید که از این طریق نتایج بهتری به دست خواهید آورد.

گزینش را تمرین کنید

منظور از گزینش همان روندی است که در طی آن فقط اطلاعاتی را انتخاب می‌کنید که از همه مرتبط‌تر و کلیدی‌تر است. وقتی می‌خواهید خبرنامه منتشر کنید این وظیفه را دارید که فقط محتوایی را در قالب خبرنامه به مخاطبان خود نشان دهید که به آنها مرتبط باشد.

خوشبختانه گزینش مطابق میل شما عمل می‌کند. هر چه بیشتر سعی کنید محتوا را متمرکزتر کنید و با محتوای خود به سوالات متداول در یک زمینه به خصوص جواب بدهید، دسته مخاطبان شما هم متمرکزتر می‌شود و در نتیجه نگه داشتن این مخاطبان در لیست خبرنامه‌تان هم ساده‌تر می‌شود و شما راحت‌تر می‌توانید خدمات و محصولات خود را به آنها بفروشید و آنها را با خبرنامه در جریان آخرین اخبار و اطلاعات خود قرار دهید.

با کمک کردن به مخاطبان خود در رسیدن به اهدافی مشخص در موضوعی معین، از خبرنامه خود برای برقراری ارتباطی دائمی استفاده کنید. همانطور که زیگ زیگلر گفته: “اگر به اندازه کافی به دیگران کمک کنید که به آنچه می‌خواهند برسند، شما هم می‌توانید در زندگی به هر آنچه که می‌خواهید برسید.”

6 دیدگاه
دیدگاه ها بسته شده اند.